آدمی که دلم میخواد فرشته خطابش کنم تا بال بگیره...
آدمی که نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم...
واقعا تقصیر تو نیست...با اینکه مقصر بودن زجرم میده و صدای هق هقمو بلند میکنه...با اینکه هیچکس نیست که بهم بگه مقصر نیستم...با اینکه هرا هم جای اینکه دوستم باشه بهم طعنه و ضربه ی نهایی رو میزنه...
تقصیر تو نیست...این منم که نمیخوام و نمیتونم با آدما بسازم...بشناسمشون...درکشون کنم...راستشو بخوای دست خودمم نیست...
شخصیتمه...با کلی ترس مخفی از آدما...که شبیه یه توپ پر از آبه...خود توپ خیلی کوچیکه...ولی اون آب هرگز دیده نمیشه...
توام یه آدمی...و ترسناک...خیلی ترسناک...یه هیولا...برای کسی که همه ی منطقه ی دیدشو پر کردی فراتر از ترسناکی...
#M